من و بارون...
تنهایی؛ و دیگر هیچ...
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان گویند خدا همیشه با ماست ♥ ای غم نکند خدا تو باشی و آدرس darknessha.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





کم آورده ام . . .

 

 

 

کَم آوَرבه ام …!
خـ
בایـ ـا اَعـ ـصابٍ مَن
فاحـ ــشـﮧ نـ ــیست
کـﮧ روز وَ شَـ ـب
مور
ב تَجـ ـاوز قـَ ـرارَش میـבهند...

 

 

 

گناه شکستن روزه های امسال هم پای تو...

این رمضان،

هر روز غم تو را خوردم...

 

 

 

هـِــ ی غریبـــﮧ !
قیــآفت خیلـے آشنـآست
من و تو قبلا جـآیـے همدیگرو ندیدیــ م ؟
آهـ ـآن… یـ ـآدم اومــد
یــﮧ روزآیـے یــﮧ
خاطره هـآیـے بـآ هم دآشتیم
یـآدمــﮧ اون موقع دم از عشق میزدے
هــﮧ … انقدر مــآت نگـ ـآم نکن
عشقت حسودیش میشــﮧ !
دســتات ارزونــی خودتــ..
رآستــے قبل رفتنت : دیگــﮧ هیچ حسـ ے بهت ندآرم
دیگــﮧ وقتــے دیدمت دلم نلرزید
خوآستم بدونـی!

 

 

 

اینجا؛

قرآن هم بخوانی برایت حرف می سازند...

میگویند با خدا رابطه دارد...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 15 مرداد 1392برچسب:, ] [ 11 بعد از ظهر ] [ H_Darkness ]

چگونه است حال من . . . ؟

 

 

 

او راحت از من گذشت...

اگر خدا هم راحت از او بگذرد،

قیامت را :من" به پا میکنم...

 

 

 

حوا جان مادرت راست بگو!

تو مگر سیب را پوست کندی و خوردی،

که دنیا اینگونه پوست ما را میکند...؟!

 

 

 

هی رفیق!

پیراهنم را بالا بزن!

کمرم را دیدی؟

نترس چیزی نیست...!

اینها فقط جای خنجرند، من نفهمیدم در رفاقت چه شد!

"تو مواظب باش"

 

 

 

چگونه استـــ حال من …
با غمـــ ها می سازمــــ …
باکنایه ها می سوزمــــــــــ …
به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ …
لبخندی تـــلخـــــــ ….
خــــــــــداونــــــــــــــــــــدا …
می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ …
از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــریدی
فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر
فقط یک قبـــــــــــــــر …
در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ می خــــــــــــواهمـــــــــ
خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ …

 

 

 

 

 

گآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد . . .
دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری . . .
اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری . . .!!
وَ حآل هــَم کِه . . .
گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد . . .
زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .
وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .
گریـــه کنی . . .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 21 تير 1392برچسب:, ] [ 1 قبل از ظهر ] [ H_Darkness ]

وفا...؟

 

 

 

دیر باریدی باران...

دیر...

من مدتهاست در حجم نبودنش خشکیده ام...

 

 

 

دیگر از "وفا" می ترسم...

هر روز...

"سگ گله" را با "گرگ ها" می بینم...

 

 

 

او غرق دو بیتی بود با طاهر عریان مست...

من گرم غزلخوانی از نسل دل فرهاد...

 

 

 

درد من چشمانی بود،

که به من اشک هدیه می داد و

به دیگران چشمک...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:, ] [ 3 بعد از ظهر ] [ H_Darkness ]
 آهنگ جدید و فوق العاده زیبای آرمین 2Afm به نام شبا کجایی

( تنظیم ، میکس و مسترینگ : مسعود جهانی )
( تهیه شده در استودیو رضا شیری )



 
MP3 320 Kb/ps

Download

MP3 128 Kb/ps

Download

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, ] [ 11 بعد از ظهر ] [ H_Darkness ]

تولدم مبارک نیست...

 

 

 

امشب باز هم بی تو شمع ها را فوت میکنم باز تو نیستی...

باز روز میلاد من است،

کیک تنهایم خامه هایش از خاکستر سیگار و تمشکهای ترش وداع گفتن توست...

امشب آرزو نمیکنم...

بی تو آرزوهایم مرده اند...

 

Tired…

 

تولدم مبارک نیست...

دلم گرفته غمگینم...

هوای خونه دلگیره...

تو رو اینجا نمیبینم...

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1 قبل از ظهر ] [ H_Darkness ]

حول حالنا. . .

 

 

 

سال نو و کهنگی غم های من!
۱۳۹۱ بار اشک ریختم،
۱۳۹۱ بار شکستم...
از ابتدای تاریخ، سرنوشتم را با غم نوشته اند...
سال نو و کهنگی این درد دیرین...
و چه سخت بودم در پس کوچه های تبعید...!
سیب را از سفره ی هفت سین حذف کنید،
حوصله ی وسوسه شدن را ندارم ...!
سال نو و کهنگی لبخندهای تلخم...
ساعت را متوقف کنید،
احساسم درد می کند...!
برای هزار و سیصد و نود و یکمین بار با سکوتم می گریم...
"حول حالنا و حالی که دیگر دگرگون نمی شود"...!

 

 

 

رو سنگ قبرم بنویسید:

عین نخودچی ته آجیل بود...

وقتی هیچ چیز دیگه ای نبود میومدن سراغش. . .

 

 

 

 

 

باید اینا رو عید مینوشتم، ولی...

نمیخواستم عید کسی رو خراب کنم...

تنها دلخوشیم اینجا بود که دیگه کسی نمیاد...

ممنون از اونایی که تحملم کردن...

راستی سلام...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, ] [ 9 بعد از ظهر ] [ H_Darkness ]

نفرین شده...

 

 

 

هی رفیق...!

از تو چه پنهان، آدم ها انقدر دورم زده اند که...

بعید نیست یکی از همین روزها میدانی را به نامم کنند...!

 

 

 

مزرعه را موریانه ها خوردند؛

ولی ما برای گنجشک ها مترسک ساختیم...!

لعنت به این حماقت...!

 

 

 

دخترک مرگ مغزی بود...

هر روز قلبش را اهدا می کرد...!

 

 

 

پرنده ای نفرین شده ایم،

که سهممان از پریدن تنها در بازی کلاغ پر است...

 

 

 

غریبه ها که هیچ...

دوستان هم گاهی به اندازه دو سه خط بیشتر،

حوصله ات را ندارند...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 18 اسفند 1391برچسب:, ] [ 10 بعد از ظهر ] [ H_Darkness ]

مو به مو سفید شدم...

 

 

 

گراهام بل عزیز تلفنی که زنگ نمی زند چه نیازی به اختراع داشت؟!

حوصله ات سر رفته بود ” چـــسب ِ قــــلب ” اختراع می کردی؛

می چسباندم روی این تـــرک هــای قـــلب ِ صـــاحب مــــرده...

و غــــصه ی زنگ نخوردن ِ تلفنی،

که اختراعش نکرده ای را نمی خوردم...

ساده بگویم گراهام بل عزیـــز...!

توی حال ِ این روزها من، تــو هم مقصری...

 

 

 

آدم بـــرفی نبودم،

 که به پایت یک شبه آب شوم...

مــــن؛

مـــو بـه مـــو ســـفید شدم...!

 

 

 

منو که میذارین تو قـــبر،

بزنین رو شونم و بگین:

هـــی رفـــیق...!

ســـخت گـــذشت... ولی دیدی گـــذشت...؟!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:, ] [ 2 بعد از ظهر ] [ H_Darkness ]

تلخ تـــلخ. . .

 

 

خــــنده هایم شـــکلاتی شده اند ولی؛

زیادی خــــالص...

تلخ تــــلخ...

 

 

امــــشب انگار قــــرصها هم آلــــزایمر گرفته اند...

لـــــعنتی ها یادشان رفته است،

که خـــواب آورند نه یــــادآور...

 

 

دیــــر آمدی...!

ببین چه عــــشق بازی با شـــکوهی است،

بین مــــن و ســـکوت و مــــوریانه های گـــــورستان...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 22 دی 1391برچسب:, ] [ 11 قبل از ظهر ] [ H_Darkness ]
درباره وبلاگ

هرکسی از این دنیا چیزی برداشت... من می خواهم از این دنیا دست بردارم... به وبم خوش اومدین... این جا اتاقک تنهایی منه... وقتی دلم میگیره وقتی بغض گلومو میگیره وقتی حوصله هیچی رو ندارم میام اینجا و خودم رو خالی میکنم... اگه از غم نوشته هام خوشتون اومد نظرتونو در موردشون بگین... خنده هایم شکلاتی شده اند ولی زیادی خالص... تلخ تلخ... امــــضاء: پـــــسرک تــــــنها
طراح قالب
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 97
بازدید ماه : 381
بازدید کل : 194090
تعداد مطالب : 183
تعداد نظرات : 716
تعداد آنلاین : 1